دختران ایرانی نازترین عکسهای ایرانی

عکسهای خفن ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

نازترین عکسهای خارجی

عکس های خارجی

کلیپ عکسهای خفن ایرانی های ایرانی

کلیپهای ایرانی


saharetanha5960

باران سحری

saharetanha5960

http://saharetanha5960.loxblog.com

ashke khoni

به چه می اندیشی...

ashke khoni

در روزهایی که دلم شکسته بود یاد حرف های پدر ژپتو به پینیکیو افتادم که میگفت: "پینوکیو! چوبی بمان،آدم ها سنگی اند دنیایشان قشنگ نیست..." اما این روزها آرامم... آن قدر که از پریدن پرنده ای غافل نشده و در هیچ خیابانی، گم نمی شوم. این روزها آسان تر از یاد می روم، آسان تر فراموشم می کنند...!می دانم،اما شکایتی ندارم...! آرامم گله ای نیست... انتظاری نیست، اشکی نیست... بهانه ای نیست، این روزها تنها آرامم... یک وحشی آرام!

ashke khoni

به چه می اندیشی...

دختر کوچولو به مهمان گفت: میخوای عروسکامو بیارم ببینی؟

مهمان با مهربانی جواب داد: بله... حتما....

دخترک دوید و همه عروسک ها را آورد....

بعضی از اونا واقعا بانمک بودن..

ولی در بین اونا یک عروسک خیلی قشنگ دیگه بود.

مهمان از دختر کوچولو پرسید:

کدومشونو بیشتر از همه دوس داری....؟

و پیش خودش فکر کرد حتما اونی که از همه قشنگتره!!!!

اما خیلی تعجب کرد وقتی دید دخترکوچولو به عروسک تکه پاره ای که یک دست هم نداشت اشاره کرد و گفت:

" اینو "

مهمان با کنجکاوی پرسید: اینکه زیاد خوشگل نیست!!!!

دخترک جواب داد :

آخه اگه منم دوستش نداشته باشم دیگه هیشکی نیس که باهاش بازی کنه.....

اونوقت دلش میشکنه!!!

مهربونی یعنی این......

زندگی فردا نیست....

زندگی امروز است....

زندگی قصه عشق است و امید....

صحنۀ غمها نیست...

به چه می اندیشی؟.....

نگرانی بیجاست....

عشق اینجا وتو اینجا وخداهم اینجاست.....

پای در راه گذار...

راهها منتظرند....

تا تو هرجا که بخواهی برسی....

پس رها باش و رها....

تا نماند قفسی....

 

+نوشته شده در یک شنبه 12 بهمن 1393برچسب:,;ساعت11:38;توسط باران سحری; | |

به چه می اندیشی...

دختر کوچولو به مهمان گفت: میخوای عروسکامو بیارم ببینی؟

مهمان با مهربانی جواب داد: بله... حتما....

دخترک دوید و همه عروسک ها را آورد....

بعضی از اونا واقعا بانمک بودن..

ولی در بین اونا یک عروسک خیلی قشنگ دیگه بود.

مهمان از دختر کوچولو پرسید:

کدومشونو بیشتر از همه دوس داری....؟

و پیش خودش فکر کرد حتما اونی که از همه قشنگتره!!!!

اما خیلی تعجب کرد وقتی دید دخترکوچولو به عروسک تکه پاره ای که یک دست هم نداشت اشاره کرد و گفت:

" اینو "

مهمان با کنجکاوی پرسید: اینکه زیاد خوشگل نیست!!!!

دخترک جواب داد :

آخه اگه منم دوستش نداشته باشم دیگه هیشکی نیس که باهاش بازی کنه.....

اونوقت دلش میشکنه!!!

مهربونی یعنی این......

زندگی فردا نیست....

زندگی امروز است....

زندگی قصه عشق است و امید....

صحنۀ غمها نیست...

به چه می اندیشی؟.....

نگرانی بیجاست....

عشق اینجا وتو اینجا وخداهم اینجاست.....

پای در راه گذار...

راهها منتظرند....

تا تو هرجا که بخواهی برسی....

پس رها باش و رها....

تا نماند قفسی....

 

+نوشته شده در یک شنبه 12 بهمن 1393برچسب:,;ساعت11:38;توسط باران سحری; | |

صفحه قبل 1 صفحه بعد